در طول سالهای بین جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم همگان شاهد پیشرفت های شگرفی در فن آوری ساخت هواپیما بودند . در ابتدا هواپیماهائی که عمدتاً از جنس چوب و کرباس ساخته می شدند حالا دیگر تقریباً بطور کامل از آلومینیم ساخته می شوند.

روند توسعه در ساخت موتور هواپیما بی وقفه در حال پیشرفت بود ، به گونه ای که این روند از ساخت موتورهای گازوئیلی که با آب خنک می شدند ، تا ابداع موتورهائی که با روش دورانی هوا خنک شده و در اثر خروج هوای مذبور نیروی جلو برنده متناسبی ایجاد میشد ، ادامه مییافت .

یکی از عوامل مؤثر در این روند اختصاص جایزه های متنوعی بود که برای طولانی ترین و همچنین سریعترین پروازها اعطا میشد. برای نمونه چارلز لیند برگ (Charles Lindbergh) با عبور از اقیانوس اطلس بدون توقف و در پروازی تکنفره جــــایزه 25 هزار دلاری اُتریج (Orteig Prize) را به خود اختصاص داد. هرچند او اولین شخصی نبود که بدون توقف مسیری را به پیماید ، ولی وی اولین کسی بود که این جایزه را دریافت کرد .

هشت سال پس ا ز در یافت جایزه مذبور توسط چارلز لینــــد برگ ، یعنی در 14 جون سال 1919 میلادی ســــروان جـــان آلاک (John Alcock) و کمـــک خلبان وی ســتوان آرتــور بـرآون ( Arthur Brown ) با یک هواپیمای ویکرز ویمی (Vickers Vimy) و در یک پرواز بدون توقف از سنت جونز (St.John's) واقع در نیو فاولند (Newfoundland) ، جزیره ای در شرق کانادا ، به کیلیفدن (Clifden) واقع در ایرلند پرواز نمودند و جـایزه ده هزار پوندی (پنجاه هزار دلاری) نورث کیلیف (Northcliffe prize) را دریافت نمودند .

پس از جنگ جهانی اول بسیاری از خلبانان جنـگی که در طول جنـــگ تجــارب زیادی کســـب کرده بودند مایل به بنمایش گذاشتن مهارت خود بودند. بسیاری از خلبانان آ مریکائی با پروازهای کوتاهی که بین مناطق روستائی انجام میدادند (barnstormers) نه تنها مهارت خود را بنمایش میگذاشتند بلکه با سوار کردن مسافرین مبالغی نیز از این وادی عایدشان میشد. سرانجام اینگونه خلبانان (barnstormers) با گرد آمدن بدور یکدیگر گروه هائی را تشکیل داده و از آن طریق و بطور سازمان یافته شهامت و تجارب خود را به نمایش می گذاشتند .

در ادامه این روند ، در مناطق مختلف یک سری نمایش های هوائی پا به عرصـــه گذاشتند که شــامل مســــابقات هوائی بودند که از میان آنها شیرین کاری های آکروباتیک، و نمایش برتری هوائی از همه قابل توجه تر بودند. مسابقات هوائی موجب گسترش طراحی موتور و همچنین پیشرفتهائی در زمینه ســــاخت بدنه هواپیــــما شد . برای نمونه جـــایزه اشــنایدر (Schneider Trophy) موجب شد که یک سری از نمونه های هواپیماهای تک باله با سرعت خیلی بالا طراحی بشود ، که اوج اینگونه پیشرفتها و نمونه بارز آن در ساخت طرحی بنام سوپر مارین اس . 6 بی (Supermarine S.6B) بود که در حقیقت طلایه دار و نمونه اولیه هواپیماهای آتشپاره و یا به عبارتی اسپیت فایر (Spitfire) بود .

رقابت خلبانان برای کسب جایزه های نقدی موجب شکل گیری انگیزه وافری در خلبانان شده بود که تا جائیکه میتوانند سریعتر پرواز کنند ، حتـــی فراتر از توانائــیـهایی که داشتند . شـــاید بتوان امیلیا ایرهارت (Amelia Earhart) را بعنوان یکی از معروفترین خلبانان اینگونه پروازها و نمایشهای هوائی نام برد. علاوه بر این وی اولین خلبان زن بود که رکوردهای بسیاری از قبیل ، عبور از اقیانوس اطلس ، کانال انگلیس و غیره...، از خود بر جای گذاشت .

در برسی پرواز ماشین های پرنده سبکتر از هوا (بالون یا کشتی هوائی)، قابل ذکر است که اولین سفینه هوائی که اقیانوس اطلس را پیمود ، سفینه هوائی آر 34 (R34) بود که در جولای سال 1919 میلادی ملکه انگلستان به همراه تعدادی خدمه از ایست لاتیان (East Lothian) واقع در اسکاتلند به لانگ آیلند (Long Island) واقع در نیویورک پرواز کرده و در بازگشت از آنجا به پولهام (Pulham) واقع در انگلیس بازگشتند. تا سال 1929 میلادی فن آوری ساخت سفینه های هوائی بقدری پیشرفت کرده بود که در ماه سپتامبر و اکتبر همان سال اولین پرواز به دور دنیا به وسیله کشتی هوائی گراف زپلین (Graf Zeppelin) صورت پذیرفت، و از طرفی اولین خط هوائی به آنسوی اقیانوس اطلس نیز برا ی اولین بار با همان سفینه هوائی افتتاح شد. با این حال عصر کشتی های هوائی در سال 1937 میلادی و پس از اینکه آتش سوزی مهیبی در کشتی هوائی هیندنبرگ (Hindenburg) رخ داد ، به پایان رسید. پس از حادثه مذبور که در فرودگاهی واقع در لیک هارست (Lakehurst) در نیو جرسی رخ داد ، که به سقوط و آتش سوزی هیندنبرگ معروف شد ، هر چند مردم بسادگی استفاده از کشتی های هوائی را متوقف کردند ، ولی با این وجود اکثریت مسافران هواپیمای مذبور نجات پیدا کردند، و فاجعه هیندنبرگ تنها موردی بود که در اثر سقوط یک هواپیمای سبک تر از هوا تعدادی از غیر نظامیان جان خود را از دست دادند .

در دهه 1930 میلادی ، در آلمان و انگلیس پیشرفت هائی در زمینه ساخت موتورهای جت آغاز شد. در سال 1930 میلادی و در انگلیس ، فرانک ویتل (Frank Whittle) طرح ساخت یک نمونه موتور جت را به ثبت رساند و تا پایان دهه مذبور در خصوص ساخت موتوری که عملاً قابل بهره برداری باشد ، تلاشهائی را آغاز نمود. در سال 1936 و در آلمان ، هانس فن اوهین (Hans von Ohain) نسخه دیگری از موتور جت را به ثبت رساند و ساخت نمونه مشابهی را نیز آغاز نمود. این دو تن از فعالیتهای یکدیگر هیچگونه اطلاعی نداشتند، و در حقیقت آلمان و انگلیس تا پایان جنگ جهانی دوم به فن آوری ساخت موتور جت دست پیدا کرده بودند .

همچنین بخوانید :