در دهه اول قرن بیستم ، تبی تندتر از تب طلا ، دنیا را فرا گرفته بود: " تب پرواز "
مهندسان و دانشمندان در سراسر آمریکا و اروپا درگیر ساختن ماشینی پرنده بودند که بتواند انسانی را با خود حمل کند .
در همین حال دو برادر آمریکایی در سکوت و با پشتکار بسیار هر آنچه برای پرواز کردن لازم بود ، میآموختند .اینکه چه ماجرایی باعث شد هوس پرواز به سر آنها بزند ، دقیقاً روشن نیست. شاید پرواز پرندهها یا مکانیسمهای دقیق اسباب بازی هایشان ، ولی این هوس عاقبت بزرگترین آرزوی انسانها را به حقیقت مبدل کرد .
از آنجا كه موفقيتهاي اين دو برادر كاملاً با يكديگر ممزوج و درهم پيچيده شده است بنابراين آنها را به هم ملحق كرده و سرگذشت آنان تحت يك عنوان واحد بيان خواهد شد. ارويل رايت به سال 1871 در «ديتون» اوهايو به دنيا آمد و ويلبر رايت در سال 1876 در «ميل ويل» اينديانا زاده شد. هر دو برادر تحصيلات دبيرستاني داشتند ولي هيچكدام موفق به دريافت ديپلم نشدند .
ویلبر 4 سال از برادرش ارویل کوچکتر بود . آنها فرزند سوم و ششم خانواده ای با هفت فرزند بودند . پدرشان کشیش بود و تا وقتی که به اسقفی رسید، دایم در حال سفر بود. این دو برادر بر طبق گفته خودشان "با هم زندگی میکردند ، با هم بازی میکردند با هم کار میکردند و حتی با هم فکر میکردند" و با دیده ای تیز بین به دنیای اطرافشان مینگریستند چون دلشان میخواست بدانند هر چیزی چطور کار میکند. هیچ کدام آنها مدرسه را تمام نکردند اما هر دو متفکر و خواننده ای دایمی بودند. آنها به کسب و کارهای زیادی دست زدند مثلاً روزنامه نگاری یا چاپخانه داری اما موفق نشدند (یادتان میآید؟ ادیسن هم روزنامه چاپ میکرد!)
در 1892 آمریکاییها به طرز دیوانه واری به دوچرخه سواری رو آوردند و دو برادر هم که به هر چیزی که راه میرفت علاقه داشتند و با توجه به اینکه در زمينه مكانيك نابغه بودند و به موضوع پرواز انسان علاقه زيادي داشتند در سال 1892 مغازهاي را دائر كردند كه در آن به فروش ، تعمير و ساخت دوچرخه مشغول شدند. اين كار پول مورد نياز را براي كارهای مورد علاقه آنان تأمين ميكرد .
آنها همینطور مشغول دوچرخه ساختن بودند که در 1896 خبر مرگ اتو لیلین تال را خواندند: مردی در حین پرواز با گلایدر سقوط کرد .این خبر توجه آنها را به پرواز جلب کرد.
آنها شروع به جمع آوری اطلاعات راجع به پرواز کردند آنان با اشتیاق تمام، نوشتههاي كساني مثل اوتو ليلينتال ، اوكتاو چانوت و ساموئل پیر پونت لانگلي را كه در زمينه هوانوردي كار كرده بودند، مطالعه كردند .
براي برخي ممكن است موفقيت برادران رايت تعجبانگيز باشد مخصوصاً هنگامی كه دريابند افراد فراواني كه در اين راه تلاش كردند ، با شكست مواجه شده بودند. براي موفقيت آنان چند دليل ميتوان ارائه داد ، اول اینکه دو فكر و دو انديشه بهتر از انديشه واحد كارايي دارد. برادران رايت هميشه با يكديگر كار ميكردند و همكاري و همگامی كاملي با هم داشتند. ثانياً آنها عاقلانه بر آن شدند كه قبل از اينكه براي ساخت هواپيماي موتوردار تلاش كنند به يادگيري چگونگي پرواز بپردازند. اين نكته در ظاهر بي معنی به نظر ميرسد ، چگونه ميتوان بدون داشتن هواپيما پرواز كردن را ياد گرفت ؟
در پاسخ بايد گفت كه برادران رايت با استفاده از گلايدر چگونگي پرواز را فرا گرفتند و به عنوان اولین قدم یک گلایدر طراحی کردند. سعی آنها در این بود که روشی برای کنترل یک جسم پرنده پیدا کنند و تقریباً هم موفق شدند . به روش آنها "بال چرخان" میگویند در 1899 گلایدر مدل و در تابستان 1901 اولین گلایدر واقعی آنها برای آزمایش آماده شد .
آنها با نکته سنجی همیشگی شان از دفتر هواشناسی آمریکا درباره بهترین مکان پرواز سوال کردند و نقطه ای به نام " کیتی هاوک در کارولینای شمالی " را یافتند. برادران رایت برای انجام پروازهای آزمایشی شان ناحیه Outer Banks در ایالت کارولینای شمالی ، کمی آن طرف تر خطوط آهن حمل و نقل زمینی و همچنین کمی دورتر از کشتی های پهلو گرفته در ساحل را که نقطه بادخیز بسیار مناسبی بود ، انتخاب کردند. این دو برادر به این دلیل ناحیه های در نزدیکی ساحل را برای مقصود خود برگزیدند که اولاً پوشش گیاهی مزاحمی در آنجا وجود نداشت و ثانیاً از چشمان جست وجوگر مردم عادی و همچنین رقیبان کاملا به دور بود .
آنها در نزدیکی دهکده ماهیگیری "کیتی هاوک"، کمپی را در Kill Devi Hills برپا کردند .
سفر به کیتی هاوک با این همه اسباب و ابزار مشکل بود و دمای هوا ، توفان ، بادهای سرد ، تنهایی و حتی پشهها آنها را آزار میدادند ، اما آنها نهایتاً موفق شدند .
آنها كار با بادبادكها و گلايدرها را در سال 1899 آغاز كردند. سال بعد (1990) اولين گلايدر كامل خود را كه میتوانست يك نفر را حمل كند ، براي آزمايش به كيتي هاوك آورند و نتيجه آزمايش آنچنان رضايتبخش نبود زیرا گلایدر "پرواز" کرد اما تنها با هفتاد درصد نیرویی که آنها محاسبه کرده بودند ، بالا رفت. آنان دومين گلايدر كامل را در سال 1901 ساخته و با اضافه کردن یک سکان افقی ، یا به عبارت بهتر "بالابر " ، در جلوی هواپیما موفق شدند تعادل طولی (یا جلو به عقب) هواپیما را حفظ کنند و همچنین سومين گلايدر را در سال 1902 ساختند و آزمايش كردند. بعضي از اختراعات اصلي آنها بيش از آنكه مربوط به اولين هواپيماي موتوردار باشد در ارتباط با گلايدر بود ، در گلايدر سوم برخي از مهمترين اختراعات آنان به كار برده شده بود .
آنها یک سکان عمودی نیز برای تعبیه در پشت هواپیما ابداع کردند تا به کمک آن بتوانند هواپیما را به سمت جناحین متمایل سازند و به عبارتی آن را در ارتفاع لازم به پرواز درآورند. بدین ترتیب ، آنها موفق شدند تعادل هواپیما را در هر سه بعد اصلی (شامل طول، عرض و ارتفاع) حفظ کنند و اسباب کنترلی لازم را در طرح اصلی هواپیما بگنجانند. آنها با گلايدر سوم بيش از يكهزار پرواز موفقيتآميز انجام دادند .
برادران رايت قبل از اينكه ساخت اولين هواپيماي موتوردار را آغاز كنند بهترين و با تجربهترين خلبانهاي گلايدر در جهان بودند .
تجربه پرواز با گلايدر (1902) سومين عامل موفقيت آنها را فراهم آورد. نگراني اصلي بسياري از كساني كه قبلاً براي ساخت هواپيما تلاش كرده بودند آن بود كه چگونه وسيله اختراعي خود را از زمين بلند كنند. اما برادران رايت دريافتند كه بزرگترين مشكل ، چگونگي كنترل هواپيما در آسمان خواهد بود. از اين جهت آنان بيشترين وقت و تلاش خود را صرف يافتن راههايي براي ثبات وضعيت و كنترل هواپيما در خلال پرواز كردند. آنان موفق به اختراع وسايلي براي كنترل محور سه گانه هواپيماي خود شدند و به اين ترتيب توانستند به قدرت مانور كاملي دست يابند .
برادران رايت در طراحي بال هواپيما نيز كار مهمي انجام دادند آنها دريافتند كه نميتوانند به اطلاعاتي كه در اين زمينه قبلاً چاپ و منتشر شده بود، اعتماد كنند، و به این ایده روشن رسیدند که " زاویه حمله " باعث حرکت مرکز فشار در بال به عنوان تابعی از شیب گرده بال میشود و فهمیدند که سطح کنترل ، برای خلبان باید چه نقشی بازی کند. بنابراين آنان در مغازه دوچرخه فروشی براي خود يك تونل هوا ساختند و در آن بيش از دويست شكل مختلف بال را آزمايش كردند. بر مبناي اين آزمايشات آنها موفق شدند جدولي تهيه نمايند كه در آن چگونگي فشار هوا بر بال با توجه به شكل بال توصيف شده بود و سپس از اين اطلاعات براي طراحي بالهاي هواپيماي خود استفاده كردند .
عليرغم تمام اين دستاوردها اگر برادران رايت در مقطع مناسبي از زمان قرار نداشتند ، نميتوانستند موفق شوند. تمام تلاشها براي پرواز در نيمه قرن نوزدهم محكوم به شكست غيرقابل اجتناب بود. ماشينهاي بخار نسبت به نيرويی كه توليد ميكردند بسيار سنگين بودند. هنگامیكه برادران رايت در صحنه ظاهر شدند ماشينهاي درون سوز كارآمد اختراع شده بود. با اين حال چون وزن ماشينهاي درونسوز متعارف ، نسبت به نيروی توليد آنها بسيار زياد بود استفاده از آن در وسايل پروازي امكان نداشت. از آنجا كه به نظر نمی رسيد هيچ يك از توليدكنندگان بتوانند ماشين سبكتری توليد كنند ، بنابراين برادران رايت با كمك يك مكانيك ، خود چنين ماشيني را طراحی كردند. اين نيز نشانه ديگري از نبوغ آنها بود. با اين كه وقت كمی برای طراحی اين ماشين گذاشتند ، ولي موفق شدند ماشينی بسازند كه نسبت به تمام ماشينهايي كه اغلب توليدكنندگان قادر به ساخت آن بودند، برتري داشته باشد. برای تأمین نیروی پیشران هواپیما نیز آنها از یک موتور گازوئیلی 4 سیلندر معمولی با قدرت 12 اسب بخار استفاده کردند که البته برای کاهش وزن آن از عنصر آلمینیوم در ساخت کارتل آن سود بردند.
علاوه بر اين برادران رايت مجبور بودند ملخهاي هواپيما را نيز طراحي كرده و بسازند. ملخي را كه از آن در سال 1903 استفاده شد حدود 66 درصد كارايي داشت .
برادران رایت پس از تدارک و پیشبینی تمامی تمهیدات لازم برای انجام پروازی سهل و ایمن ، روز 14 دسامبر 1903 را برای اولین پرواز آزمایشی هواپیمای ابداعی خود انتخاب کردند که متأسفانه اولین اقدام آنها هرگز موفقیت آمیز نبود. اولين پرواز روز هفدهم دسامبر 1903 در «كيل دويل هيل» نزديك كيتي هاوك كاروليناي شمالي انجام شد. برادران رايت در آن روز دو پرواز انجام دادند. اولين پرواز كه توسط ارويل رايت انجام شد تنها دوازده ثانيه به طول انجاميد و مسافت طي شده حدود 120 فوت بود. مدت زمان پرواز ويلر رايت 59 ثانيه و مسافتی كه او پیمود بطول 852 فوت بود .
آنها با اطمینان و اعتماد به نفس ، دوربین عجیب و غریبشان را روی مسیر پرواز ، آماده و زوم کردند و این صحنه های هیجان انگیز را که از جالبترین واقایع هوانوردی یا حتی همه تکنولوژی می باشد را برای بشر امروزه به یادگار گذاشتند .
ساخت آن هواپيما كه برادران رايت آن را « فلاير 1» ناميدند كمتر از يكهزار دلار براي آنان هزينه داشت. وزن آن حدود 750 پوند و طول آن 40 فوت بود. آن هواپيما هم اكنون در موزهي ملّي هوا و فضا در واشنگتن نگهداری ميشود .
تنها پنج نفر شاهد اولين پروازها بودند و معدودي از روزنامهها روز بعد ، آن هم نه خيلي دقيق به آن اشارهاي كردند. روزنامه محلي آنها «ديتون اوهايو» چنين رويدادي را به كلّي ناديده گرفت. در واقع پنج سال ديگر زمان لازم بود تا عموم مردم در سراسر جهان دريابند كه پرواز انسان واقعاً عملي شده است .
پس از انجام پروازهاي مزبور در كيتي هاوك برادران رايت به زادگاه خويش ، ديتون ، بازگشتند و دومين هواپيماي خود (فلاير2) را ساختند. در سال 1904 بدون آنكه توجه زيادی را جلب كنند با آن هواپيما 105 پرواز انجام دادند. (فلاير3) كه مدل اصلاح شده و قابل استفادهتری بود در 1905 ساخته شد. حتي زماني كه آنها پروازهاي زيادي در اطراف ديتون انجام داددند باز هم بسياري از مردم باور نميكردند كه هواپيما اختراع شده است. در سال 1906 روزنامه «هرالد تريبون» در چاپ پاريس خود مقالهاي درباره برادران رايت داشت كه عنوان آن «پروازكنندگان يا دروغگويان» بود .
به هر حال در سال 1908 برادران رايت به تمام ترديدها خاتمه دادند. ويلبر يكي از هواپيماهای خود را به پاريس برد و در انظار عموم چند پرواز با آن انجام داد و شركتی را براي بازاريابي اختراع خود تأسيس كرد. در ايالات متحده ارويل نيز به انجام كارهاي مشابهی پرداخت .
متأسفانه در 17 سپتامبر 1908 هواپيمايي كه ارويل با آن در حال پرواز بود دچار سانحه شد و سقوط كرد. يكي از سرنشينان آن هواپيما كشته شد، پا و دو دنده ارويل شكست كه پس از مدتي بهبود يافت. اين تنها حادثه جدّي بود كه برادران رايت در تمام پروازهاي خود داشتند. به هر حال پروازهاي موفقيتآميز او دولت ايالات متحده را ترغيب كرد تا براي ساخت و تحويل هواپيما به وزارت جنگ آن كشور قراردادي با برادران رايت امضا نمايد. در سال 1909 در بودجه فدرال مبلغ سی هزار دلار براي هوانوردی نظامی اختصاص داده شد .
برای مدتی دعوای حقوقی قابل توجهي در مورد ثبت اختراع بين برادران رايت و رقبايی كه مدعی آن شده بودند جريان داشت. اين دعاوی سرانجام در سال 1914 با صدور رای به نفع برادران رايت خاتمه يافت. در خلال اين مدت ويلبر به تب تيفوئيد مبتلا شد و در 30 می سال 1912 در گذشت. وي هنكام مرگ 45 سال داشت. اوريل رايت كه در سال 1915 تمام منافع مالي خود را در شركت هواپيماسازي فروخت ، در 30 ژانویه در سن 76 سالگی در سال 1948 نیز در گذشت . هيچ يك از اين دو برادر تا پایان عمر ازدواج نكردند .
عليرغم تحقيقات فراوان پيشين در اين زمينه و وجود بسياري از تلاشها و ادّعاها، مسلم است كه برادران رايت شايسته و سزاوار بيشترين افتخار و اعتبار براي اختراع هواپيما هستند. عمدهترين عامل براي تعيين جايگاه آنان در اين فهرست ، ارزيابي خود شخص نسبت اهميّت خود هواپيما ميباشد. بدون ترديد هواپيما اختراعی بسيار برجسته و درخشان است كه هم در صلح و هم در جنگ كابرد دارد. در طی چند دهه هواپيما سياره بزرگ ما را جمع و جور كرده و آن را به دنياي كوچكي تبديل نمود. به علاوه انجام موفقيتآميز پرواز انسان مقدمهای برای توسعه و گسترش سفرهای فضايی بود .
براي قرنهای بيشمار پرواز رؤيای انسان بود. مردمان كارآزموده همواره بر اين باور بودند كه قاليچه پرنده و داستانهای هزار و يك شب ، تنها يك رؤيا است و نميتواند در دنياي واقعي وجود داشته باشد. تنوع برادران رايت به اين رؤيای ديرينه بشر تحقق بخشيد و افسانه پريان را به واقعيت تبديل نمود .